خیزش بزرگ «زن زندگی آزادی» که از شهریور سال ۱۴۰۱ در ایران و به قصد ایجاد تغییر و تحولات بنیادین در ساختار سیاسی آغاز شد، از یک سو تداوم اعتراضات تودهای دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ و از سوی دیگر، برآمد جنبشهای اعتراضی و مطالباتی بخشهای مختلف جامعه است که خصوصا در دو دهه گذشته با قدرت جریان داشته اما به خاطر سرکوبگری خشونتآمیز حکومتی امکان سازماندهی در سطح کلان نیافته است.
این خیزش انقلابی که با حضور گسترده زنان مبارز در صف اول اعتراضات، چهرهای جدید به کنشگری سیاسی در ایران بخشید، حاصل چندین دهه مطالبهگری و آزادیخواهی زنان و مردان ایران علیه تمامی ارکان و مناسبات استبدادی حاکم بر کشور است.
یکی دیگر از اصلیترین جنبشهای اعتراضی و مطالباتی در ایران، جنبش کارگری است که کنشگری فعال و تحولخواهانه تمامی گروههای مزدبگیر و بخشهای مختلف نیروی کار را شامل میشود.
جنبش اعتراضی کارگران ایران، در سالهای اخیر اقدامات جانفشانانه زیادی از فعالین کارگر، معلم، پرستار، کارمند و بازنشسته به خود دیده و همزمان که سیمای جامعه تصویری از اعتراضات هر روزه آنان است، زندانهای ایران نیز به اسارتگاه دهها و صدها فعال و کنشگر این جنبش عظیم اعتراضی بدل شده است.
اما آنچه که واضح است حمایتهای بیدریغ و گسترده زنان و مردان آزادیخواه در داخل و خارج از کشور، دانشجویان و فعالین سیاسی و مدنی از جنبش کارگری است که از بزرگترین نقاط قدرت و از نشانههای ترقیخواهانه جنبش عظیم مردمی در ایران به شمار میآید.
قدر مسلم سازمانیافتگی و تقویت بیشتر نیروی کار ایران در گرو اتحاد عمل بخشهای مختلف اعم از کارگر و معلم و کارمند و تمامی زنان و مردان زحمتکشی است که به شدیدترین شکل تحت استثمار و انقیاد مناسبات حاکمیتی کنونی در ایران قرار دارند.
بسیج عمومی و قدرتمند در میان بخشهای مختلف نیروی کار ایران به مثابه یک نیروی سیاسی متحد و درگیر در پروسه تحولخواهی، نهتنها بزرگترین نیرو برای برون رفت از وضعیت فلاکتبار کنونی، بلکه میتواند تضمینکننده عادلانهشدن مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در فردای ایران و برقراری آزادی، برابری و رفاه برای همگان باشد.
تلاش و مبارزات گسترده کارگران، معلمان، کارمندان و دیگر مزد و حقوق بگیران، در راستای همگرایی و دستیابی به اتحاد عمل و تقویت مبارزاتشان در جریان است.
در خارج از کشور نیز جمع وسیعی از فعالین کارگری در طول دهههای گذشته تلاشهای بسیار زیادی در راستای کمک و همراهی با جنبش کارگری داخل کشور انجام دادهاند.
ما نیز به عنوان جمعی از فعالینی که اخیرا در خارج از کشور ساکن شدهایم، در همسویی با دیگر فعالین کارگری خارج از کشور و در همراهی با مبارزات داخل کشور، بر آن شدهایم تا گامی دیگر در راستای تجمیع نیرو و سازماندهی در بین نیروهای خارج از کشور برداریم.
به همین جهت با تاسیس کنفدراسیون کار ایران – خارج از کشور، تلاشهای خود را در راستای اهداف زیر انسجام خواهیم بخشید:
– ارتباط با اتحادیهها و سازمانهای کارگری کشورهای مختلف و همچنین نهادهای بینالمللی کارگری به هدف جلب حمایت بیشتر از جنبش طبقه کارگر ایران.
– تلاش برای تجمیع نیرو از میان فعالین کارگری و صنفی ساکن خارج از کشور و دیگر فعالین مدنی به جهت پیشبرد اهداف کنفدراسیون.
– تلاش برای انعکاس صدای مبارزات فعالین داخل کشور از طرق مختلف.
– سازمان دادن اقدامات حمایتی برای نیروی کار ایرانی در خارج از کشور.
حمایت از جنبش کارگری و دیگر جنبشهای اعتراضی و اجتماعی ایران به یک همبستگی بزرگ از پایین و از سوی جوامع کشورهای مختلف نیاز دارد. این حمایت میتواند از سوی تشکلهای کارگری و جنبشهای آزادیخواه در سطح جهان تامین شود. به همین هدف، کنفدراسیون تلاش میکند تا به سهم خود با برقراری ارتباط تنگاتنگ با اتحادیههای کارگری کشورهای دیگر، به جوامع این کشورها وصل شده و صدای بلندتری از حقخواهی و اعتراض طبقه کارگر ایران را به جهان برساند.
در این راستا، قطع به یقین به تجارب، تلاشها و حضور کارا و عملی فعالین با سابقه کارگری و صنفی ساکن خارج از کشور و همچنین تمامی کنشگران آزادیخواه و برابریطلب نیاز مبرم و ضروری وجود دارد.
از همین رو از تمامی همراهان و همسرنوشتان ایرانی ساکن خارج از کشور دعوت میکنیم تا با عضویت در کنفدراسیون و سازماندهی تشکلها و شوراهای محلی در کشورهای مختلف، در چارچوب کنفدراسیون، به گسترش دامنه تشکیلات و فعالیتهای آن یاری رسانند.
در خارج از کشور، نیازمند جنبشی بزرگ و صدایی رسا از منظر دفاع از منافع تمامی نیروهای کار کشور، به مثابه اکثریت جامعه ایران هستیم که این امر تنها و تنها از طریق تجمیع نیروی فعالین آن محقق خواهد شد.
زندهباد همبستگی جهانی طبقه کارگر
۲۳ فوریه ۲۰۲۴ برابر با ۴ اسفند ۱۴۰۲
برلین، آلمان