یک سال و اندی پس از سرکوب اعتراضات سراسری زن، زندگی، آزادی و تشدید فشارهای امنیتی توسط حکومت، جنگ و کشمکش جامعه ایران علیه جمهوری اسلامی هر روز شدت بیشتری به خود میگیرد.
هر میزان که حکومت از طریق گسترش جنگ علیه زنان، جنگافروزی و موشکپرانیهای منطقهای، زندانی کردن فعالین سیاسی و اجتماعی، گسترش اعدامها و اخیراً نیز صدور حکم جنایتکارانه اعدام علیه توماج صالحی و خطر اعدام قریبالوقوع رضا رسایی، حبیب دریس، مجاهد کورکور و عباس دریس سعی در ایجاد رعب و وحشت و خفه کردن جامعه ایران دارد، زنان و مردان اعم از جوانان و دانشجویان، کارگر، بازنشسته، معلم و دانشآموز و تمامی آحاد و اقشار جامعه بیش از پیش در مقابل حکومت قرار گرفته و خشم و نفرت عمیقتری به خواست سرنگونی حکومت توسط مردم افزون میگردد. به یک معنی باید دانست که حکومت جمهوری اسلامی از نظر مردم ایران تماماً پایان یافته و هیچ راهی غیر از دست بردن به یک تحول انقلابی وجود ندارد.
تلاشهای جامعه در طول خیزشهای دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و سال ۱۴۰۱ برای سرنگون کردن حکومت، بسیار قدرتمند اتفاق افتاد، اما عدم وجود سازمان یابی تودهای در سطح کلان و در میان بخشهای مختلف جامعه منجر شده تا پیروزی مردم تاکنون محقق نگردد. مشخصاً سازمان یابی و متشکل شدن طبقه کارگر اصلیترین عامل برای تحقق تغییر و تحولات کلان سیاسی و اجتماعی است و بدون نقشآفرینی متشکل طبقه کارگر، چنانچه سرنگونی جمهوری اسلامی نیز اتفاق بیفتد، تضمینی برای تحقق خواستهها و مطالبات آزادیخواهانه و برابریطلبانه جامعه وجود ندارد.
روزجهانی کارگر سال ۱۴۰۳ ( ۱ مه ۲۰۲۴) فرصتی است برای تاکید مجدد بر اهمیت سازمان یابی طبقاتی کارگران و عروج نقشآفرینی سیاسی آن برای پیروزی جنبش عظیم و انقلابی مردم ایران.
کارگران، معلمان، کارمندان، بازنشستگان و پرستاران سالهاست در مصافی تنگاتنگ و مستمر با حکومت قرار گرفتهاند. عروج مبارزات مردم به موقعیت انقلابی و تحولخواهانه کنونی، بر بستر مبارزات جنبشهای اعتراضی و اجتماعی در طول سالهای گذشته رخ داده است. مبارزات طبقه کارگر ایران علاوه بر تلاش برای امحاء هر نوع ستمکشی طبقاتی، تماماً علیه حکومت و به قصد تغییر مناسبات سیاسی در جریان است و شکل مبارزاتی خود را نیز متناظر با ماهیت تحولخواهانه مبارزات خود، یعنی مبتنی بر تلاش برای گسترش عمل اعتراضی و سازمان یابی بر پایه نظر و دخالت جمعی و حداکثری به پیش میبرد. اما با وجود این، سازمان یابی و تشکیلاتمندی و اتحاد عمل میان بخشهای مختلف طبقه کارگر هنوز بسیار ضعیف و ناکافی است.
قطع به یقین فعالین و چهرههای مؤثر زیادی در مراکز و مجتمعهای مختلف صنعتی و خدماتی در تلاش برای گسترش و تعمیق سازمانیابی هستند. گسترش اتحادعمل مبتنی بر خواستههای مشترک و ضرورت عبور از مناسبات سیاسی و حکومتی کنونی جزو ارکان سازماندهی و متشکل شدن در سطح کلان است.
در خارج از کشور نیز گسترش حمایت همهجانبه از جنبش کارگری و فعالین و تشکلهای مستقل میتواند در تقویت مبارزات داخل کشور نقش مؤثری ایفا نماید.
آنچه که مسلم است سازمانیابی جنبش کارگری در میان جمعیت دهها میلیون نفری کارگران در مراکز و بخشهای مختلف اتفاق خواهد افتاد و تنها راه کمک به گسترش این سازماندهی، حمایت وسیع از مبارزات در جریان آن است.
کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور، روز جهانی کارگر را فرصتی برای تاکید بر گسترش حمایت از جنبش کارگری ایران در خارج از کشور و به انحاء مختلف میداند. همچنین اعلام میدارد که با تمام توان در راستای تقویت جنبش کارگری و اعمال فشار جهانی علیه جمهوری اسلامی، سازماندهی خود در خارج از ایران را به پیش خواهد برد.
زندهباد همبستگی جهانی طبقه کارگر
زندهباد اول ماه مه روز جهانی کارگر
کنفدراسیون کار ایران- خارج از کشور