همزمان با فرارسیدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر، کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور با صدور نامهای سرگشاده به اتحادیههای کارگری جهان، نسبت به وضعیت “فاجعهبار” کارگران در ایران هشدار داد. کنفدراسیون با اشاره به آمار رسمی و حوادث اخیر، از شرایط معیشتی و ایمنی وخیم کارگران ایران پرده برداشت و خواستار اقدام فوری جامعه جهانی شد.
در این نامه آمده است که تنها در فاصلهی سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، بیش از ۳,۸۲۶ کارگر در ایران در اثر حوادث محیط کار جان خود را از دست دادهاند؛ آماری که به گفتهی کنفدراسیون، حتی اگر پذیرفته شود، تنها “نوک کوه یخ” یک فاجعه گستردهتر است. کنفدراسیون تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران سابقهای طولانی در سانسور اطلاعات و پنهانکاری دارد و آمار واقعی کشتهشدگان به مراتب بیشتر از آمار رسمی است.
کنفدراسیون همچنین به انفجار مهیب بندر رجایی بندرعباس در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ اشاره کرده که دهها کشته و صدها زخمی برجای گذاشته که، “ابعاد هولناک بیتوجهی رژیم به جان کارگران” را نمایان کرده است. به باور کنفدراسیون، چه این حادثه نتیجه سهلانگاری باشد و چه حاصل بحرانهای بینالمللی یا اقدامات خرابکارانه، در نهایت این کارگران بیدفاع هستند که قربانی شدهاند.
در بخشی دیگر از نامه، به حادثه انفجار معدن زغالسنگ طبس در شهریور ۱۴۰۳ و جانباختن ۵۲ کارگر اشاره شده است؛ رویدادی که آن را نتیجه بیتوجهی سیستماتیک به استانداردهای ایمنی محیط کار در ایران دانستهاند.
کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور در این نامه خواستار اقداماتی عملی از سوی اتحادیههای کارگری جهان شده، از جمله:
- ثبت شکایت رسمی علیه جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بینالمللی از جمله سازمان جهانی کار (ILO)،
- اعمال فشار برای اخراج نمایندگان جمهوری اسلامی از هیئتهای مدیره نهادهای بینالمللی کارگری،
- تشکیل یک کمیته تحقیق مستقل بینالمللی برای بررسی وضعیت کارگران در ایران،
- حمایت عملی و معنوی از کارگران ایران برای ایجاد تشکلهای مستقل.
کنفدراسیون جمهوری اسلامی را “رژیمی نامشروع” میداند که، با سرکوب، فساد و خشونت، زندگی و کرامت انسانی کارگران را پایمال میکند. کنفدراسیون همچنین تأکید کرده که نمایندگان جمهوری اسلامی در مجامع بینالمللی هیچ مشروعیتی برای سخن گفتن بهجای کارگران ایران ندارند.
کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور در پایان از اتحادیههای کارگری جهان خواسته است که در راهپیماییهای روز جهانی کارگر امسال، با صدور اطلاعیه یا بر افراشتن نمادهای همبستگی، صدای کارگران ایران را به گوش جهانیان برسانند.
متن اصلی نامه:
همکاران گرامی،
پیش از هر چیز، اول ماه مه را به شما و کارگران سراسر جهان صمیمانه تبریک میگوییم.
به مناسبت فرارسیدن روز جهانی کارگر در سال ۲۰۲۵، کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور بار دیگر وظیفه خود میداند که شما را از وضعیت فاجعهبار کارگران ایران آگاه سازد، همانگونه که پیشتر نیز این فریاد دادخواهی را به گوش شما رساندهایم. روز جهانی کارگر، که نماد مبارزه برای حقوق و کرامت انسانی کارگران است، فرصتی است تا بار دیگر صدای کارگران ایران را به جهانیان برسانیم؛ کارگرانی که نه تنها از ابتداییترین حقوق معیشتی و رفاهی محروم هستند، بلکه جانشان نیز در قتلگاهی به نام محیط کار به بازی گرفته شده است. ما با قلبی آکنده از درد و خشم، شما را به همبستگی با جامعه کارگری ایران فرامیخوانیم تا در برابر ظلم و جنایتی که رژیم نامشروع جمهوری اسلامی علیه این انسانهای شریف روا میدارد، ایستادگی کنیم.
گزارشی تکاندهنده از مرکز پژوهشهای مجلس رژیم ایران، که در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۲۵ (۲۰ فروردین ۱۴۰۴) منتشر شده، تنها گوشهای از فاجعهای عظیم را آشکار میکند. بر اساس این گزارش، در فاصله سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، ۳,۸۲۶ کارگر در حوادث محیط کار جان خود را از دست دادهاند؛ به عبارتی، روزانه بیش از ۵ کارگر در این دوسال قربانی شرایط مرگبار محیط کار شدهاند. اما این آمار، که از دل نهادهای حکومتی بیرون آمده، به هیچوجه قابلباور نیست.
رژیم ایران سابقهای طولانی در سانسور اطلاعات، لاپوشانی آمارهای واقعی و تاخیر در انتشار دادههای حساس دارد، چرا که نمیخواهد ابعاد واقعی این جنایات برملا شود. ما در کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور معتقدیم که تعداد واقعی این فجایع بسیار فراتر از این ارقام است. با این حال، حتی همین عدد اعلامشده نیز خود سندی آشکار بر یک فاجعه بزرگ است؛ فاجعهای که نشان میدهد محیطهای کار در ایران به قتلگاهی برای کارگران تبدیل شدهاند.
در تازهترین فاجعه، انفجار مهیب بندر رجایی بندرعباس در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، بار دیگر عمق بیتوجهی رژیم به جان کارگران و کارکنان را آشکار کرد. تا لحظهی نگارش این نامه، گزارشها از کشته شدن دهها نفر و زخمی شدن صدها نفر حکایت دارند و منابع محلی از حضور آمار بالایی از کارگران و کارکنان این مجتمع در میان کشتهشدگان و زخمیها خبر میدهند. کارگران و کارکنان بندر، که برای تأمین معیشت خود در این محیط مرگبار مشغول به کارند، بار دیگر قربانی بیمسئولیتی رژیم شدند. اخبار و اطلاعات محدودی که بهصورت میدانی از سوی کسانی که در آنجا حضور داشتند یا کار میکردند به دست آمده، از ابعاد هولناک این فاجعه پرده برمیدارد. چه این انفجار یک حادثهی ناشی از بیتوجهی به استانداردهای ایمنی باشد و چه نتیجهی بحرانهای بینالمللی، اقدامات نظامی، خرابکارانه یا تروریستی—چه از سوی عوامل خارجی و چه از سوی عوامل درون حکومتی—در هر صورت، این کارگران و مردمان بیگناهاند که قربانی سیاستهای جنایتکارانهی رژیم میشوند.
کارگران ایران در شرایطی جان میدهند که نه تنها از رفاه و معیشت محروم هستند، بلکه هر تلاششان برای بهبود این وضعیت با شدیدترین سرکوبها پاسخ داده میشود. معادن، کارخانهها و کارگاهها در ایران فاقد ابتداییترین استانداردهای ایمنی هستند. کارگران بدون تجهیزات ایمنی کافی در محیطهای مرگبار به کار اجباری وادار میشوند. گزارش مرکز پژوهشها عواملی چون استهلاک دستگاههای ایمنی، روشهای سنتی و غیرمکانیزه استخراج و افزایش عمق بهرهبرداری معادن را از دلایل این مرگها برشمرده است. اما این عوامل تنها سطحی از حقیقت را نشان میدهند. ریشه واقعی این فجایع، فساد سیستماتیک، سودجویی کارفرمایان و بیتوجهی عامدانه رژیم به جان کارگران است؛ رژیمی که ثروت عظیم معادن ایران را غارت میکند و کارگران را در برابر مرگ بیدفاع رها کرده است.
این فجایع تنها به مرگ در محیط کار محدود نمیشود. کارگران ایران از ابتداییترین حقوق انسانی محروم هستند. دستمزدهای ناچیز، فقدان بیمه و حمایت اجتماعی و شرایط کاری غیرانسانی، زندگی آنها را به جهنمی تبدیل کرده است. کارگران، بهویژه زنان کارگر که با تبعیض مضاعف جنسیتی، دستمزدهای ناعادلانه و فشارهای اجتماعی مضاعف مواجهاند، نه تنها از رفاه محروم هستند، بلکه حتی حق حیاتشان نیز به بازی گرفته شده است. فاجعه انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس در ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، که ۵۲ کارگر را به کام مرگ کشاند و بیش از ۲۰ نفر را زخمی کرد، تنها نمونهای از این زنجیره جنایات است. این حادثه، که یکی از مرگبارترین حوادث معدنی ایران در دهههای اخیر بود، نتیجه مستقیم نبود سیستمهای تهویه، عدم وجود دستگاههای گازسنج و بیتوجهی به هشدارهای کارگران بود. این فاجعه، تنها یکی از ده حادثه مشابه در سال ۱۴۰۳ بود؛ برای مثال، در ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، در معدن شن و ماسه شازند اراک، ۴ کارگر جان باختند و پس از گذشت نزدیک به یک سال، هنوز جسد یکی از آنها پیدا نشده است.
یکی از بزرگترین موانع در برابر بهبود این وضعیت، نبود تشکلهای مستقل کارگری در ایران است. کارگران ایران از حق اولیه خود برای سازماندهی و دفاع از حقوقشان محروم هستند. کنوانسیونهای بنیادین سازمان جهانی کار (ILO)، از جمله کنوانسیون شماره ۸۷ (آزادی تشکل و حمایت از حق سازماندهی) و کنوانسیون شماره ۹۸ (حق مذاکره جمعی)، صراحتاً بر حق کارگران برای تشکیل تشکلهای مستقل تأکید دارند که رژیم ایران موظف به رعایت آنهاست. اما رژیم نه تنها این اصول را نقض کرده، بلکه هرگونه تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل را با سرکوب بیرحمانه پاسخ داده است. به همین دلیل، نه میتوان اطلاعات و آمار مستقلی از وضعیت کارگران جمعآوری کرد و نه تلاشی سازمانیافته و مستقل برای بهبود اوضاع انجام داد. هر حرکت کارگری که جرأت کند این استثمار را به چالش بکشد، با بازداشت، ضربوشتم، زندان و حتی شلاق مواجه میشود.
گزارش سالانه کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که در این سال، ۲,۳۹۶ تجمع اعتراضی و ۱۶۹ اعتصاب توسط کارگران در بخشهای مختلف برگزار شده است. اما این اعتراضات با چه پاسخی روبهرو شدند؟ سرکوب سیستماتیک و خشونتبار. رژیم نه تنها به خواستههای کارگران توجهی نمیکند، بلکه هر صدای حقطلبی را با خشونت خاموش میسازد. این سرکوب، کارگران را از هرگونه امکان سازماندهی محروم کرده و آنها را در برابر این فجایع مرگبار بیدفاع گذاشته است.
جمهوری اسلامی با امضای مقاولهنامه شماره ۱۵۵ سازمان جهانی کار در فوریه ۲۰۲۳ متعهد شده بود که استانداردهای ایمنی محیط کار را رعایت کند، اما این تعهدات چیزی جز کاغذپارهای برای فریب جامعه جهانی نبودهاند. نه تنها استانداردهای بینالمللی رعایت نمیشوند، بلکه حتی آییننامههای داخلی ایمنی نیز نادیده گرفته شدهاند. سیستم نظارتی سازمان جهانی کار برای نظارت بر اجرای این مقاولهنامهها، بهویژه در مورد ایران، ناکارآمد است و نیاز به بازنگری جدی دارد. علیرغم ثبت شکایات متعدد علیه رژیم در ILO، این سازمان و اعضای آن به این جنایات بیتوجه بودهاند. این سکوت و مماشات با نمایندگان رژیم در ILO، وضعیت کارگران ایران را وخیمتر کرده است.
کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور، این ۳,۸۲۶ مرگ را نه “حادثه”، بلکه قتل اجتماعی عمدی میداند؛ قتلی که عاملان آن، از مقامات رژیم گرفته تا کارفرمایان سودجو، باید پاسخگو شوند. اما این رژیم نه تنها پاسخی ندارد، بلکه با حضور در نهادهایی مانند سازمان جهانی کار، تلاش میکند چهرهای جعلی از خود نشان دهد. ما با قاطعیت اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی نه نماینده جامعه ایران است و نه مشروعیت قانونی و مردمی برای نمایندگی این مردم دارد. این رژیم با سرکوب، تقلب و خشونت بر سر کار آمده و هیچ ارتباطی با خواست و اراده جامعه ایران ندارد. به همین ترتیب، نمایندگانی که رژیم به ILO و دیگر نهادهای بینالمللی میفرستد، هیچ نسبتی با کارگران ایران ندارند. این افراد نه صدای کارگران، بلکه ابزار رژیم برای مشروعیتبخشی به جنایات آن هستند. این حضور، توهینی آشکار به کارگران ایران و تمامی کارگران جهان است که برای حقوق انسانی خود مبارزه میکنند.
ما از شما، همکاران گرامی در اتحادیههای کارگری جهان، درخواستهای مشخصی داریم:
- ثبت شکایت علیه رژیم: این گزارش را بهعنوان سندی برای شکایت رسمی علیه جمهوری اسلامی در سازمانهای بینالمللی، بهویژه سازمان جهانی کار، ثبت کنید.
- فشار برای اخراج رژیم: با اعتراضات گسترده و هماهنگ، رژیم را تحت فشار قرار دهید تا نمایندگان آن از هیات مدیره ILO و سایر نهادهای بینالمللی اخراج شوند. هدف ما اخراج کامل این رژیم از تمامی نهادها و مجامع جهانی است، چرا که رژیم نامشروعی که کارگران را به قتلگاه میفرستد، شایستگی حضور در چنین نهادهایی را ندارد. به جای آنها، نمایندگان تشکلهای مستقل کارگری ایران باید مورد پذیرش و حمایت قرار گیرند.
- تشکیل کمیته تحقیق بینالمللی: با همکاری شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و نمایندگان اتحادیههای کارگری، کمیتهای برای بررسی میدانی وضعیت کارگران ایران تشکیل شود تا ابعاد واقعی این فجایع انسانی روشن گردد.
- حمایت از کارگران ایران: با حمایت عملی و معنوی از کارگران ایران، به آنها کمک کنید تا تشکلهای مستقل خود را تشکیل دهند و برای حق حیات و کرامت انسانی خود مبارزه کنند.
هدف ما مبارزهای جدی و بیامان علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی است؛ رژیمی که با سیاستهای سرکوبگرانه و فاسد خود، کارگران ایران را به ورطه نابودی کشانده است. کارگران ایران در برابر این ظلم نباید تنها بمانند؛ آنها به همبستگی شما نیاز دارند. ما از شما میخواهیم که در راهپیماییها و رژههای خیابانی روز جهانی کارگر، که توسط اتحادیههای شما برگزار میشود، با برافراشتن پرچم همبستگی با کارگران ایران و یا صدور اطلاعیهای در حمایت از آنها، صدای دادخواهی کارگران ایران را به گوش جهانیان برسانید. هر روز تأخیر در اقدام، به معنای مرگ کارگران بیشتری است. جان کارگران ایران ارزشمند است و نباید قربانی سیاستهای بیرحمانه و فساد رژیم شود.
کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور
۱ مه ۲۰۲۵ (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴)